هیئت حضرت ام البنین شهرستان مبارکه

دو شنبه شبها مسجد حضرت علی ابن ابیطالب (ع)

هیئت حضرت ام البنین شهرستان مبارکه

دو شنبه شبها مسجد حضرت علی ابن ابیطالب (ع)

ولادت باسعادت امام رضا (ع)

                                                                 

  ولادت باسعادت حضرت ثامن الائمه امام رضا(ع)بر عموم شیعیان جهان مبارک باد

        صبا به تهنیت پیر می فروش آمد                 که موسم طرب و عیش و نوش آمد 
   هوامسیح نفس گشت و بادنافه گشا             درخت سبز شد و مرغ در خروش آمد

                                                              

ارزش موعظه ها و سخنان حکمت آمیز در این است که از منابع اصیل و سرچشمه های پاک و ناب، جاری شده باشد تا در سرزمین دلها سرازیر شود، و تخم محبت و خوبی و نیکوکاری را در آن برویاند و ریشه های بدی و تباهی و دشمنی را از آن برکند، انسانی که می خواهد درون خود را بسازد، و روح خود را کمال بخشد، باید در پی به دست آوردن حکمت و رهنمودی باشد که پرده از روی عیبهای او بردارد، و به آنچه وی را از فضیلتهای انسانی دورساخته آگاه گرداند، همچنین به موعظه ای گوش فرا دهد، که او را به پروردگار نزدیک سازد و ایمان را در دل او ریشه دار و استوار کند.

اکنون ما زلال حکمت و کمال موعظت را در خلال سخنان امام رضا علیه السلام از نظر می گذرانیم، تا جان خویش را صفا دهیم ودل خود را روشنی بخشیم و این فرصت نورانی را مغتنم شماریم و در پرتو آن بر ایمان خویش بیفزاییم.

عبادت واقعی

نخستین پند و موعظه ای را که در سخنان امام علیه السلام با آن روبرو می شویم این است که: عبادت و بندگی خدا زیادی روزه و نماز نیست، بلکه عبادت کثرت تفکر در امر خداست.

مقصود امام علیه السلام در این تعریفی که از عبادت فرموده با همه معنای گسترده و مفهوم ژرفی که این واژه دارد، اصلاح نظریه مردم درباره عبادات، امثال نماز و روزه و جز اینها و نیز تذکر این است که اعمال مذکور به همین حرکات واجب واذکار مقرر در نماز، و یا خودداری از خوردن و آشامیدن و امثال آن در روزه، منحصر نیست، بلکه اینها صورت خارجی عمل است و عبادت، آن محتوایی است که در درون این قلب قرار دارد.

امام علیه السلام می فرماید: عبادت بسیار اندیشیدن درباره خداوند است. اما بسیاری نماز و روزه ای که از حدود حرکات مقرر و صورت معین آن تجاوز نمی کند و خالی از محتوای ایمانی استوار است، و انسان در شبانه روز به انجام دادن آن عادت کرده است عبادت نیست. از این رو چه بسیار است نمازگزار و روزه گیر که گناهان بزرگ مرتکب می شود، و خود را در زندگی به انواع گناهان مهلک دچار می سازد، و تسلیم هواها و هوسهای خود می شود.

بدیهی است این گونه نماز و روزه جز حرکات و اعمالی قالبی که فاقد هر گونه محتوای حکیمانه و اصالتهای روحی است، چیز دیگری به شمار نمی آید.

نه تنها تفکر بسیار درباره خدا خود عبادت است بلکه اصل و مقصد هرعبادتی است، زیرا هنگامی که انسان در چگونگی نظام آفرینش و آفریننده آن به تأمل و تفکر می پردازد، و به اسرار و دقایق فراوان هستی و آنچه وجود او را در میان گرفته می اندیشد ناگزیر در برابر نیرویی که این نظام را پدید آورده و قوانین آن را با این همه دقت و صحت بنیان نهاده خود را حقیر و ناچیز
می بیند، و نیز زمانی که انسان به نیروی خرد و اندیشه اش در می یابد، که قدرت خداوند بزرگ بر همه عوالم هستی احاطه دارد، و هیچ موجودی نیست مگر این که در زیر سلطه و قدرت اوست بی آن که بتواند راهی برای چیرگی بر این سلطه، و رهایی از این قدرت مطلقه برای خود پیدا کند، ناگزیر وجود او را ایمانی ژرف به آفریننده و پدیده آورنده هستی فرا می گیرد، و در برابر این همه آثار عظمت با تمام وجود و از ته دل خضوع و فروتنی می کند.

مفهوم توکل

مردی از آن حضرت درباره گفتار خداوند عزوجل پرسید که فرموده است: "وَ مَن یتَوکَّل عَلَی الله فَهُوَ حَسبُهُ" . امام (ع) فرمود: توکل درجاتی دارد، یک درجه آن این است که در همه کارهای خود به خدا اعتماد کنی و به آنچه می کند خشنود باشی و بدانی که خداوند خیر و عنایت خود را از تو دریغ نداشته است و یقین کنی که در همه کارها حکم به دست خداست بنابراین به او توکل، و امور خود را به او واگذار کن، دیگر از درجات توکل ایمان به همه چیزهایی است که خداوند آنها را در پس پرده غیب نگه داشته است و دانش تو بدانها احاطه ندارد و تو شناخت آنها را به او واگذاشته ای و در این مورد و دیگر موارد به او اعتماد کرده ای.

در جای دیگر از آن حضرت پرسش شد که توکل چیست؟

امام علیه السلام فرمود: این که از جز خدا نترسیم.

درجات خودپسندی

احمدبن نجم از آن حضرت درباره عجب و خودپسندی که موجب تباهی اعمال است پرسید:

امام علیه السلام فرمود: خودپسندی درجاتی دارد، یکی از آنها این است که کارهای زشت انسان برایش آرایش داده می شود و در نتیجه اعمال بد خود را خوب می بیند و به غرور می افتد و می پندارد که آنچه انجام می دهد خوب است، دیگر از درجات خودپسندی این است که بنده به پروردگارش ایمان می آورد و این را منّتی از خود بر خدا می داند، در حالی که منت برای خداوند است که نعمت ایمان را به او ارزانی داشته است، همچنین فرموده است: کسی که این پنج صفت در او نیست، در هیچ امری از امور دنیا و آخرت به او امیدوار نباشید، و این کسی است که اصالت خاندان، بخشش طبع، استواری خلق، نجابت نفس و بیم از پروردگار را در او نمی یابی.

فرومایه کیست؟

از آن حضرت پرسش شد فرومایه کیست؟ فرمود آن که به چیزی جز خدا خویش را سرگرم کرده است.

و فرمود: خداوند بیهوده گویی و تلف کردن دارایی و پرسش و خواهش بسیار را دشمن می دارد.

و فرمود: دوستی و مهربانی با مردم نیمی از خردمندی است.

و فرمود: خرد مرد مسلمان زمانی کامل می شود، که این ده صفت در او وجود یابد: خوبی او به دیگران برسد، و از بدی او ایمن باشد، نیکی اندک دیگران را بسیار شمارد، و نیکی خود را به دیگران اندک داند، درخواستهای دیگران او را به ستوه نیاورد ، و از به دست آوردن دانش در تمام دوران عمر خویش دلگیر نشود، ناداری را در راه خشنودی خداوند از توانگری بیشتر دوست بدارد، و خواری را در راه او از عزت در نزد دشمنانش محبوبتر بداند، و به گمنامی بیش از آوازه و شهرت راغب باشد.

سپس فرمود: این دهمی و چه مهم است آن.

عرض شد: آن چیست؟

فرمود: این که به هیچ کس ننگرد مگر این که او را بهتر و پرهیزگارتر از خویش بداند، زیرا این مردم دو گونه اند، گونه ای از او بهتر و پرهیزگارترند و دسته ای از او بدتر و فرومایه تر، پس هنگامی که کسی را دیدار می کند که از او بدتر و پست تر است باید چنین پندارد که شاید خوبی این مرد در باطن است، و این پوشیدگی برای او بهتر باشد، و خوبی من در ظاهر و آشکار است که این برای من بد است و چون با کسی که از او بهتر و پرهیزگارتر است روبرو می شود و برای این که خود را به مرتبه او برساند نسبت به او تواضع می کند، این فروتنی به او بزرگی می دهد و بر خوبی او می افزاید، و در میان مردم نیکنامی و سروری به او می بخشد.

توصیه های رفتاری

امام فرمود: خاموشی دری از درهای حکمت است، خاموشی محبت دیگران را به سوی خود می کشاند، و به هر خوبی رهبری می کند.

و فرمود: دوست هر کس خرد او، و دشمنش نادانی اوست.

و فرمود: پاکیزگی خوی پیامبران است.

و فرمود: اگر سخن از کسی می گویی که حضور دارد، او را با کنیه بخوان و اگر غایب است نام او را یاد کن.

و فرمود: بر مردم روزگاری فرا می رسد که سلامت کامل اگر ده جزء باشد نه جزء آن در گوشه گیری، و یک جزء دیگر در خاموشی است.

و فرمود: هر کس محاسبه نفس خویش کند سود برد و هر کس از آن غفلت کند دچار زیان شود، و هر کس بیمناک باشد ایمنی یابد، و آن که از گذشت روزگار عبرت گیرد دارای بینش شود، و هر که از بینش برخوردار باشد دارای فهم شود و آن که دارای فهم است عالم و دانشور است. آن کس که نادان را دوستدار شود در رنج افتد، بهترین دارایی آن است که آبروی آدمی بدان نگهداری شود، و برترین خرد این است که انسان خویشتن را بشناسد. مؤمن اگر خشمگین شود خشم او وی را از طریق حق بیرون نمی برد، و اگر خوشحالی و رضامندی یابد این خرسندی او را دچار باطل نمی سازد، و هنگامی که قدرت و غلبه می یابد بیشتر از آنچه حق دارد نمی گیرد.

و فرمود: هر کس خوبیهایی دارد که به آنها ستوده می شود و نیازی به خودستایی ندارد.

و فرمود: دلها را رغبت و نفرت، و نشاط و سستی است هنگامی که دل میل و اقبال می کند بینش و ادراک دارد و زمانی که نفرت و بی میلی دارد، افسرده و ناتوان است از این رو دل را هنگامی که اقبال و نشاط دارد به کار گیرید و زمانی که سست و بی میل است او را رها کنید.

و فرمود: پادشاه را با بیم، و دوست را با فروتنی، و دشمن را با خودداری و پرهیز و توده مردم را با گشاده رویی همنشینی کنید.

و فرمود: مرگ برای آرزوها آفت، و نیکوکاری، برای دوراندیش غنیمت، و کوتاهی و اهمال برای توانگران مصیبت است، بخل آبرو را از میان می برد، و دوستی، ناخشنودیها پدید می آورد، برترین و گرامی ترین خویها به جا آوردن کار نیک و دستگیری ستمدیدگان، و تحقق آرزوی آرزومندان و فراهم آوردن امید امیدواران است.

و فرمود: گمان خود را نسبت به خدا نیکو کن، زیرا هر کس گمانش به خدا نیکو باشد خداوند مانند گمانش با او رفتار خواهد کرد، و هر کسی به روزی اندک خشنود باشد، عمل اندک او پذیرفته است، و کسی که به اندکی از حلال خرسند باشد، رنج او کم و عائله اش آسوده است و خداوند او را به درد و درمان زندگی بینا و سالم به سرای آخرت باز می گرداند.

و فرمود: بخیل را آسودگی و حسود را خوشی و دلخسته را وفا و دروغگو را مردانگی نیست.

مؤلفه های بندگان نیک خدا

از امام رضا علیه السلام پرسیده شد بندگان خوب خدا چه کسانی هستند، فرمود: کسانی که هنگامی که کار نیکی انجام می دهند شاد می شوند، و اگر مرتکب کار بدی شوند، استغفار می کنند و هنگامی که درباره آنان بخششی می شود سپاسگزار می شوند، و چون به بلیه ای گرفتار شوند شکیبایی می ورزند، و زمانی که به خشم آورده می شوند گذشت می کنند.

علی بن شعیب گفته است: به خدمت ابی الحسن الرضا علیه السلام رسیدم.

به من فرمود: ای علی، از مردم کدام کس زندگی را نیکوتر می گذراند؟

عرض کردم: ای سرور من شما از من بدین داناترید.

فرمود: آن کس که بهبود زندگی دیگری را جزیی از زندگی خود قرار دهد.

سپس فرمود: ای علی چه کسی زندگی را بدتر از همه می گذراند؟

عرض کردم: شما داناترید.

فرمود: کسی که از زندگی خود بهره ای به دیگری نمی رساند.

و فرموده است: ایمان انسان کامل نمی شود مگر این که سه صفت در او وجود داشته باشد: دانش دین بیاموزد و در معیشت اندازه را نیکو نگهدارد، و بر بلاها و گرفتاریها شکیبایی کند.

این بخشی از سخنان دلکش و روشنی بخش امام علیه السلام است، که فروغ حکمت از آنها می درخشد، و لبریز از ایمان و سرشار از نتایج سودبخش می باشد.

اکنون برماست که این سخنان والا و پرارج و مانند آنها را در زندگی خود وارد سازیم، و چنانچه بخواهیم رفتار فردی و اجتماعی خود را بر اساس معیارها و ارزشهای درست و استوار قرار دهیم، باید خود را با محتوای اخلاقی و انسانی این سخنان هماهنگ گردانیم، تا این که بتوانیم جامعه ای انسانی و با فضیلت به وجود آوریم .